شناسهٔ خبر: 60127 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کمبود دانشجو یا فقر توزیع پزشک

نگاهی به مخالفت‌ها و موافقت‌ها با طرح افزایش پذیرش رشته‌های علوم پزشکی

  

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ «سازمان سنجش و آموزش کشور موظف است ظرفیت پذیرش مربوط به رشته‌های علوم پزشکی برای سال تحصیلی99- 1398 و به بعد را به میزان 2 برابر افزایش دهد و نسبت به انتقال دانشجویان رشته‌های علوم پزشکی واجد شرایط به داخل کشور اقدام می‌نماید.» این ماده واحده‌ای است که در پایان طرح نمایندگان خواستار افزایش ظرفیت پذیرش رشته‌های علوم پزشکی آمده است؛ طرحی که با عنوان طرح دوفوریتی تدوین شد و در مراحل اولیه‌اش توانست امضای بیش از 80 نماینده مجلس را در پای خود ثبت کند. شاید همین میزان استقبال نمایندگان و قید دوفوریت و الزام به افزایش دوبرابری ظرفیت پذیرش دانشجو بود که ناگهان موجی از ابراز نگرانی و اعتراض و هشدار را از سوی وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و حتی دانشجویان این رشته به دنبال آورد؛ موجی که همچنان ادامه دارد.

«هر سال ۷ هزار نفر دانشجوی پزشکی فارغ‌التحصیل می‌شوند که برای نقاط محروم 30درصد ظرفیت ویژه در نظر گرفتیم. به عنوان وزیر بهداشت و کسی که چهار دهه از عمر خود را در این حوزه صرف کرده است، می‌گویم که ما با کمبود پزشک به شکلی که برخی مطرح می‌کنند، مواجه نیستیم. ممکن است برخی جاها خدمات‌رسانی معیوب باشد، اما این موضوع به خاطر توزیع نامناسب پزشک است. ما باید جاذبه لازم را برای ماندگاری پزشکان در نقاط محروم فراهم کنیم تا بتوانیم کمبود پزشک در این مناطق را مرتفع سازیم.» سعید نمکی، وزیر بهداشت، مراسم بزرگداشت روز پزشک را فرصت مغتنمی دانست تا باز هم تاکید کند که موضع وزارت بهداشت در مورد طرح افزایش ظرفیت پزشکی چیست. نمکی در صحبت‌هایش فراموش نکرد که به آن عدد افزایش دو برابری مورد تقاضای نمایندگان مجلس هم اشاره کند: «افزایش دو برابری ظرفیت دانشجوی پزشکی به جز خیل عظیم پزشکان بیکار در آینده، حاصلی ندارد. پزشک بیکار به‌شدت شرایط دردمندتری نسبت به دیپلمه بیکار دارد و این دور ریختن سرمایه‌های ملی است.» و البته وزیر بهداشت تنهاکسی نبود که روز پزشک را تبدیل کرد به فرصتی برای مخالفت با این طرح، 26 تشکل دانشجویی هم همان روز، نامه‌ای منتشر کردند تا صدای اعتراض خود را به این طرح به گوش نمایندگان مردم برسانند: «یکایک ما از فشارها و رقابت‌های سنگینی که برای ورود به رشته‌های علوم پزشکی وجود دارد آگاه هستیم و در برهه‌ای از زندگی عینا آنها را لمس و اثرات زیانبار آن را تجربه‌ کرده‌ایم؛ ولی قطعا راه فائق آمدن به آن را افزایش ظرفیت بی‌پشتوانه و بدونِ زیرساخت و امکانات این رشته‌ها نمی‌دانیم؛ همانطور که طبق آمار رسمی نظام پزشکی کشور طی سال‌های ۸۸ تا ۹۷ قریب به ۱۰۰ درصد در رشته‌ پزشکی و ۱۲۰ درصد در رشته دندانپزشکی افزایشِ ظرفیت داشته‌ایم و این مشکلات حل نشده‌اند.»

هر 10 هزار نفر چند پزشک؟

اگر دغدغه‌های بدنه وزارت بهداشت و دانشجویان و نظام پزشکی در مورد این افزایش احتمالی ظرفیت تا این اندازه جدی است، چرا نمایندگان بر افزایش تعداد دانشجویان پزشکی، آن هم به میزان دو برابر تاکید کرده‌اند؟ بخشی از این دغدغه در مقدمه طرح آمده است: «طبق گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی سرانه پزشک در ایران 1.6 پزشک به ازای هر هزار نفر جمعیت برآورد شده است.» ریشه دغدغه نمایندگان امضاکننده را می‌توان در گزارش سازمان جهانی بهداشت هم یافت. در نقشه «پراکندگی پزشک» که این سازمان منتشر کرده است، میزان دسترسی جمعیت هر کشور به ازای هر 10 هزار نفر سنجیده شده است. از رنگ زرد تا سبز تیره می‌توان وضعیت هر کشور روی نقشه را حدس زد و بعد با یک کلیک بر روی نقشه عدد دقیق‌تر را دید. ایران در میانه زرد و سبز تیره قرار گرفته است و عددی که روی نقشه نقش می‌بندد 11.4 است یعنی به صورت میانگین برای 10 هزار شهروند ایرانی کمتر از 12 پزشک وجود دارد. آمار مربوط به ایران البته مربوط به سال 2015 است در حالی که برخی از دیگر کشورها آمارهای جدیدتری را هم به ثبت رسانده‌اند. با مقایسه عدد کشورمان با برخی کشورهای دیگر شاید راحت‌تر بتوان به مقایسه دست زد. آمار سال 2016 استرالیا نشان می‌دهد که به ازای هر 10 هزار نفر، بطور میانگین کمی کمتر از 36 پزشک است. آمار همان سال در اسپانیا عدد بیش از 40 را نشان می‌دهد. اگر به کشورهای نزدیک‌تر بنگریم هم متوجه این اختلاف می‌شویم. آمار سال 2014 ترکیه نشان از دسترسی هر 10 هزار نفر به بیش از 17 پزشک دارد. این عدد در سال 2016 در سوریه نشان از حضور بیش از 12 پزشک دارد.

نقشه سازمان جهانی بهداشت نشان از دسترسی کمتر به پزشک در ایران به نسبت کشوری درگیر ناآرامی مانند سوریه دارد اما آیا این کمبود دسترسی را می‌توان با افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی رفع کرد؟ سازمان نظام پزشکی در جلسه‌ای که چندی پیش تشکیل داد به صورت جدی بر روی میزان دانشجویان در حال تحصیل در رشته‌های مرتبط با علوم پزشکی تاکید داشت و با عدد و آمار نشان داد که از سال 1388 تاکنون در برخی از این رشته‌ها میزان پذیرش 117 و 120 درصد رشد هم داشته است و ادامه دادن به این روند دیگر منطقی نیست (دو نمونه از جدول‌های ارایه شده در این جلسه را در این صفحه می‌بینید.) موضوع توزیع عادلانه و منطقی خدمات بهداشت و درمان موضوعی کاملا متفاوت است، نوع و نحوه توزیع پزشکان و خدمات درمانی اگر مورد توجه قرار نگیرند، تغییر در میزان پذیرش دانشجویان این رشته‌ها قرار نیست دغدغه نمایندگان مجلس را برطرف کند.

55 هزار دانشجوی پزشکی مشغول تحصیل هستند

باقر لاریجانی، معاون آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می‌گوید که برای دیدن ثمره کار دانشگاه‌ها و تاثیر آن بر حوزه درمان کشور باید 7 سال صبر کرد تا خروجی‌های رشته پزشکی رفته رفته وارد سیستم شوند. 55 هزار دانشجو فقط در دانشگاه‌های علوم پزشکی مشغول به تحصیل هستند و باید منتظر ماند تا نتیجه این آموزش‌ها را در آینده دید. لاریجانی می‌گوید مشکلات حوزه درمان را نمی‌توان امروز نشان داد و فردا منتظر حل آنها بود. او در گفت‌وگوی کوتاهی که با «اعتماد» داشت در مورد محاسبات وزارت بهداشت در حوزه تامین نیروی انسانی توضیحاتی داده است.

بخشی از نمایندگان مجلس خواستار افزایش میزان پذیرش در رشته‌های علوم پزشکی شده‌اند، وزارت بهداشت در مورد طرحی که صحبتش در میان است چه اقداماتی انجام داده؟

در جلسه‌ای که برای این موضوع در کمیسیون تشکیل شد توضیحاتی دادیم که محاسبات نیروی انسانی‌مان بر چه اساسی است و چگونه نیروی تخصصی‌مان را جذب می‌کنیم. به هر حال وزارت بهداشت با همین محاسبات نیروی انسانی که دو سال روی آن کار کرده تقریبا تمام اطلاعات موجود در کشور را داریم و محاسبات مربوط به 5 تا 10 سال آینده را در رشته‌های عمومی و تخصصی انجام داده‌ایم و بر اساس همان هم داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم. البته اگر هر اطلاع و چارچوب جدیدی هم باشد می‌توانیم آن را مورد بررسی قرار دهیم. برداشت ما این است که وزارت بهداشت همانطوری که نیازمندی کشور را در یک برهه‌ای توانست با افزایش ظرفیت جبران کند، الان هم یک برنامه‌ریزی درست در نقاط مختلف کشور پیش می‌رود و به تدریج این نیازها برآورده می‌شود. همین الان حدود 55 هزار دانشجوی پزشکی فقط در دانشگاه‌های علوم پزشکی مشغول تحصیل هستند، همین‌ها به تدریج فارغ‌التحصیل می‌شوند و در بستر کار قرار می‌گیرند. ما نیازهای امروز را نمی‌توانیم بلافاصله همین امروز برطرف کنیم، دانشجوی پزشکی 7 سال طول می‌کشد تا فارغ‌التحصیل شود. لذا برداشت ما این است که وزارت بهداشت در حوزه آموزش دارد با برنامه‌ریزی درستی این مسیر را ادامه می‌دهد.

نظام پزشکی به صراحت مخالفت خودش را با این طرح اعلام کرده است و وزیر هم موضع خودش را مشخص کرده، وزارت بهداشت هم به صورت قطعی مخالف این افزایش ظرفیت است.

ببینید ما ارزیابی کارشناسانه‌مان را در مورد نیازهای کشور و در مورد نیازمندی و تعلیم و تعلم اعلام می‌کنیم که وظیفه ما است. برای اینها برنامه داریم و طرح‌های تحقیقاتی انجام داده‌ایم. محاسبات نیروی انسانی ما برای مقاطع مختلف تحصیلی آماده است و در اختیار شورای گسترش آموزش پزشکی کشور قرار داده‌ایم. محاسبات حتی رشته‌های PhD را هم اگر خدا بخواهد امسال به پایان می‌رسانیم.

در جلسه‌ای که چندی پیش در نظام پزشکی برگزار شد آمارهایی ارایه شد که مثلا در حوزه پزشکی عمومی و دندان‌پزشکی و داروسازی، افزایش‌ها در 10 سال گذشته خیلی زیاد بوده و مثلا به 116 و 120 درصد رسیده است اما در زمینه مثلا مامایی افزایش‌ها اصلا به این میزان نیست. تعادل میان تربیت نیروهای مختلف در حوزه‌های مختلف پزشکی و درمان را چگونه برقرار می‌کنید؟

خوشبختانه یکی از دلایلی که فکر می‌کنیم محاسبات نیروی انسانی برای گرفتن دانشجو در رشته‌های مختلف ضروری است همین است که ما تعادل بین رشته‌ها را حفظ کنیم. احساس ما این است که در برخی رشته‌ها همین حالا هم تعداد زیادی از افراد هستند که دانش‌آموخته‌اند اما کار ندارند. در رشته مامایی در خود تهران چند هزار ماما داریم که مشغول کار نیستند. خب آیا درست است که باز به جذب بیشتر ادامه دهیم یا اینکه باید بستر کار را برای آنها ایجاد کنیم؟ وزارت بهداشت متناسب با این باید آموزش‌های ترانزیت داشته باشد تا این افراد بتوانند در جاهایی که مورد نظرشان هست مشغول شوند. برای این موضوع هم برنامه‌هایی وجود دارد که در حال پیگیری آنها هستیم.

نظر شما